با توجه به میزان در دسترس بودن اینترنت در دنیای امروز، اگر به شما بگویم تعداد افرادی که هر روز آنلاین می شوند همچنان در حال افزایش است، باورتان می شود؟
بله همینطور است. طبق تحقیقات پیو، در واقع، استفاده «مستمر» از اینترنت در میان بزرگسالان تنها در سه سال گذشته 5 درصد افزایش یافته است. و اگرچه ما این را زیاد تکرار می کنیم ولی نحوه خرید مردم واقعاً تغییر کرده است – به این معنی که بازاریابی آفلاین به اندازه گذشته موثر نیست.
هدف اصلی بازاریابی همیشه برقراری ارتباط با مخاطبان در مکان و زمان مناسب بوده است. امروزه، این بدان معناست که شما باید آنها را در جایی که همین حالا وقت خود را می گذرانند ملاقات کنید: در اینترنت. بازاریابی الکترونیکی یا دیجیتال مارکتینگ دقیقا راهکار ملاقات شما با مخاطبانتان است، در این مقاله تیم مرکز سئو، متخصص سئو سایت، طراحی سایت و مشاوره دیجیتال مارکتینگ در پروژه های سئو، به طور کامل نگاهی به مفهوم دیجیتال مارکتینگ، مزایا و معایب آن و به معرفی انواع ابزارهای دیجیتال مارکتینگ (بازاریابی الکترونیکی)، انداخته است، لطفا تا انتهای مقاله همراه ما باشید:

خب دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بازاریابی الکترونیکی چیست؟ دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی الکترونیکی که بازاریابی اینترنتی و بازاریابی دیجیتال هم گفته میشود به اینصورت تعریف میشود:
دیجیتال مارکتینگ که به آن بازاریابی آنلاین نیز می گویند، به تمام تلاش های بازاریابی که در اینترنت انجام می شود اشاره دارد. کسبوکارها از کانالهای دیجیتالی مانند موتورهای جستجو، رسانههای اجتماعی، ایمیل و سایر وبسایتها برای ارتباط با مشتریان فعلی و بالقوه استفاده میکنند. این موضوع شامل ارتباط از طریق پیام های متنی یا مولتی مدیا نیز می شود.
یک بازاریاب درونگرای باتجربه ممکن است بگوید بازاریابی inbound و بازاریابی دیجیتال تقریباً یک چیز هستند، اما تفاوتهای جزئی وجود دارد. در گفتگو با بازاریابان و صاحبان مشاغل در ایالات متحده، بریتانیا، آسیا، استرالیا و نیوزلند، من چیزهای زیادی در مورد تفاوت های کوچک این دو در سراسر جهان آموخته ام.
تجارت، دیجیتال مارکتینگ را چگونه تعریف می کند؟
در حال حاضر، دیجیتال مارکتینگ (بازاریابی الکترونیکی) برای کسب و کار و شناخته شدن برند شما حیاتی است. به نظر می رسد هر برندی یک وب سایت دارد. و اگر نداشته باشند، حداقل در رسانه های اجتماعی حضور دارند و یا برنامه ای برای تبلیغات دیجیتال دارند. محتوای دیجیتال و بازاریابی آنقدر رایج است که مصرف کنندگان اکنون انتظار دارند که از آن به عنوان راهی برای یادگیری در مورد برندها استفاده کنند و به آن اعتماد کنند. از آنجایی که بازاریابی دیجیتال گزینهها و استراتژیهای زیادی در ارتباط با آن دارد، میتوانید خلاقیت به خرج دهید و تاکتیکهای بازاریابی مختلفی را با بودجهای خاص تجربه کنید.
دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال با استفاده از تاکتیکها و کانالهای دیجیتال متعدد برای ارتباط با مشتریان در جایی که بیشتر وقت خود را سپری میکنند تعریف میشود:یعنی دنیای آنلاین. بهترین بازاریابان دیجیتال تصویر واضحی از نحوه حمایت هر کمپین از اهداف کلی خود دارند. و بسته به اهداف استراتژی بازاریابی خود، بازاریابان می توانند از طریق کانال های رایگان و پولی که در اختیار دارند، از کمپین بزرگ تری حمایت کنند.
به عنوان مثال، یک بازاریاب محتوایی، میتواند مجموعهای از پستهای بلاگی ایجاد کند که از طریق کتاب الکترونیکی جدیدی که اخیراً درست کرده، تولید کننده پس از آن، بازاریاب رسانه های اجتماعی شرکت ممکن است به تبلیغ این پست های وبلاگ از طریق پست های پولی و ارگانیک در حساب های رسانه های اجتماعی کسب و کار کمک کند. شاید بازاریاب ایمیل یک کمپین ایمیلی ایجاد کند تا به کسانی که کتاب الکترونیکی را دانلود می کنند اطلاعات بیشتری در مورد شرکت ارسال کند. در مورد این بازاریابان دیجیتال خاص بیشتر صحبت خواهیم کرد.
چرا بازاریابی دیجیتال مهم است؟
صحبت از مزایای دیجیتال مارکتینگ انتها ندارد، دیجیتال مارکتینگ به شما کمک می کند تا به مخاطبان بیشتری نسبت به آنچه که می توانستید از طریق روش های سنتی دست یابید و مشتریان بالقوه ای که احتمال خرید محصول یا خدمات شما را دارند هدف قرار دهید. علاوه بر این، اغلب مقرون به صرفهتر از تبلیغات سنتی است و به شما امکان میدهد موفقیت را به صورت روزانه اندازهگیری کنید و آنطور که مناسب میدانید حرکت کنید.
چند مزیت عمده در مورد دیجیتال مارکتینگ وجود دارد:
- شما میتوانید تلاشهای خود را فقط روی مشتریان احتمالی برای خرید محصول یا خدمات خود متمرکز کنید.
- مقرون به صرفه تر از روش های بازاریابی برونگرا(outbound marketing) است.
- بازاریابی دیجیتال تعادل را در صنعت شما برقرار می کند و به شما امکان می دهد با برندهای بزرگتر رقابت کنید.
- دیجیتال مارکتینگ قابل اندازه گیری است.
- تطبیق و تغییر استراتژی بازاریابی دیجیتال آسان تر است.
- دیجیتال مارکتینگ می تواند نرخ تبدیل (conversion rate) و کیفیت لیدهای شما را بهبود بخشد.
- شما می توانید در هر مرحله با بازاریابی دیجیتال مخاطبان را جذب کنید.
بیایید عمیق تر نگاه کنیم.
1. شما می توانید تلاش خود را فقط بر روی مشتریان احتمالی برای خرید محصول یا خدمات خود متمرکز کنید.
اگر تبلیغی را در تلویزیون، مجله یا بیلبورد قرار دهید، کنترل محدودی بر روی افرادی که آگهی را می بینند دارید. البته، میتوانید جمعیت خاصی را اندازهگیری کنید – از جمله خوانندگان معمولی مجله، یا جمعیت یک محله خاص – اما بازهم تا حد زیادی تیری در تاریکی است.
از سوی دیگر، بازاریابی دیجیتال به شما این امکان را میدهد که مخاطبان خیلی خاص را شناسایی و هدف قرار دهید و پیامهای بازاریابی شخصیشده و با احتمال تبدیل بالا به آن مخاطب ارسال کنید.
به عنوان مثال، ممکن است از ویژگی های هدف گذاری رسانه های اجتماعی برای نشان دادن تبلیغات به مخاطب خاصی بر اساس متغیرهایی مانند سن، جنسیت، مکان، علایق، شبکه ها یا رفتارها استفاده کنید. از طرف دیگر، میتوانید از ) برای ارائه تبلیغات به کاربرانی که به محصول یا خدمات شما علاقه نشان دادهاند یا کلمات کلیدی خاصی را جستجو کردهاند، استفاده کنید.
در نهایت، دیجیتال مارکتینگ شما را قادر میسازد تا تحقیقات لازم را برای شناسایی شخصیت خریدار خود انجام دهید و به شما امکان میدهد استراتژی بازاریابی خود را در طول زمان اصلاح کنید تا اطمینان حاصل کنید که به احتمال زیاد به مشتریان بالقوهای برای خرید دست خواهید یافت. بهتر از همه، بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند تا برای گروههای مخاطب بزرگتر خود بازاریابی کنید. اگر چندین محصول یا خدمات را به خریدارهای مختلف می فروشید، این امریه طور خاصی مفید است.
2. مقرون به صرفه تر از روش های بازاریابی برون گرا است.
دیجیتال مارکتینگ به شما امکان می دهد کمپین ها را به صورت روزانه دنبال کنید و در صورتی که ROI بالایی را نشان نمی دهد، مقدار پولی را که در یک کانال خاص خرج می کنید کاهش دهید. در مورد روش های سنتی تبلیغات نمی توان این را گفت. مهم نیست که بیلبورد شما چگونه کار می کند – مهم نیست تولید مشتری می کند یا خیر، همچنان هزینه آن یکسان است.
به علاوه، با بازاریابی دیجیتال، کنترل کاملی بر جایی که میخواهید پول خود را خرج کنید، دارید. شاید به جای پرداخت هزینه برای کمپین های PPC، شما تصمیم می گیرید که برای ایجاد محتوای اینستاگرام با تبدیل بالا، برای نرم افزارهای طراحی هزینه کنید. استراتژی دیجیتال مارکتینگ به شما امکان می دهد به طور مداوم چرخش کنید و مطمئن شوید که هرگز پول خود را برای کانال هایی که عملکرد خوبی ندارند هدر نمی دهید.
به طور کلی، دیجیتال مارکتینگ راه حل مقرون به صرفه تری است و فرصت های منحصر به فردی را در اختیار شما قرار می دهد تا مطمئن شوید که بیشترین سود را به دست می آورید.
به عنوان مثال، اگر برای یک کار میکنید، ممکن است سرمایهگذاری در رسانههای اجتماعی، وبلاگنویسی یا سئو را امتحان کنید – سه استراتژی که میتوانند حتی با حداقل هزینه، بازگشت سرمایه بالایی به شما بدهند.
3. بازاریابی دیجیتال تعادل را در صنعت شما برقرار می کند و به شما امکان می دهد با برندهای بزرگتر رقابت کنید.
اگر برای یک کسبوکار کوچک کار میکنید، احتمالاً رقابت با برندهای اصلی در صنعت خود، که بسیاری از آنها میلیونها دلار برای سرمایهگذاری در تبلیغات تلویزیونی یا کمپینهای سراسری دارند، برایتان دشوار است. خوشبختانه، فرصتهای زیادی برای پیشی گرفتن از بزرگان از طریق ابتکارات استراتژیک بازاریابی دیجیتال وجود دارد.
به عنوان مثال، ممکن است کلمات کلیدی خاصی را که مربوط به محصول یا خدمات شما هستند شناسایی کنید و محتوای باکیفیت ایجاد کنید تا به شما در رتبه بندی آن کلمات کلیدی در موتورهای جستجو کمک کند. موتورهای جستجو اهمیتی نمیدهند که کدام برند بزرگتر است – در عوض، موتورهای جستجو محتوایی را اولویتبندی میکنند که بهترین واکنش را از طرف مخاطب هدف داشته باشد.
4. دیجیتال مارکتینگ قابل اندازه گیری است.
دیجیتال مارکتینگ میتواند به شما یک نمای جامع و ابتدایی از تمام معیارهایی که ممکن است برای شرکت شما مهم باشد – از جمله برداشتها، اشتراکگذاریها، بازدیدها، کلیکها و زمان بازدید – به شما ارائه دهد. این یکی از بزرگترین مزایای بازاریابی دیجیتال است. در حالی که تبلیغات سنتی می تواند برای اهداف خاصی مفید باشد، بزرگترین محدودیت آن قابلیت اندازه گیری بودن است.
برخلاف اکثر تلاشهای بازاریابی آفلاین، بازاریابی دیجیتال به بازاریابان اجازه میدهد تا نتایج دقیق را در زمان واقعی مشاهده کنند. اگر تا به حال تبلیغی را در روزنامه قرار داده باشید، میدانید که چقدر دشوار است تخمین بزنید که واقعاً چند نفر به آن صفحه رفته و به تبلیغ شما توجه کردهاند. هیچ راه مطمئنی برای دانستن اینکه آیا اصلاً آن تبلیغ تاثیری در فروش داشته است وجود ندارد.
از سوی دیگر، با دیجیتال مارکتینگ، می توانید بازگشت سرمایه تقریباً هر جنبه ای از تلاش های بازاریابی خود را اندازه گیری کنید.
در اینجا چند نمونه آورده شده است:
ترافیک وب سایت
با دیجیتال مارکتینگ، میتوانید تعداد دقیق افرادی را که صفحه اصلی وبسایت شما را در زمان واقعی مشاهده کردهاند.
همچنین میتوانید ببینید از چه تعداد صفحه بازدید کردهاند، از چه دستگاهی استفاده میکنند، و از کجا آمدهاند، و همچنین دیگر اطلاعات تجزیه و تحلیل دیجیتال .
این آگاهی به شما کمک میکند تا بر اساس تعداد افرادی که آن کانالها به وبسایت شما هدایت میکنند، اولویتبندی کنید که برای کدام کانالهای بازاریابی بیشتر یا کمتر خرج کنید. به عنوان مثال، اگر تنها 10 درصد از ترافیک شما از جستجوی ارگانیک است، می دانید که احتمالاً برای افزایش این درصد باید مدتی را برای سئو صرف کنید.
با بازاریابی آفلاین بسیار دشوار است که قبل از اینکه مردم با فروشنده ارتباط داشته باشند یا خریدی انجام دهند تشخیص دهیم که چه ارتباطی با برند شما دارند. با دیجیتال مارکتینگ، می توانید روند الگوهای رفتاری افراد را قبل از رسیدن به مرحله نهایی خریدشان شناسایی کنید، به این معنی که می توانید تصمیمات آگاهانه تری در مورد نحوه جذب آنها به وب سایت خود بگیرید..
عملکرد محتوا و Lead Generation
تصور کنید یک بروشور محصول ایجاد کرده اید و آن را از طریق صندوق پستی افراد پست کرده اید – آن بروشور نوعی محتوا است، هرچند آفلاین. مشکل این است که شما نمی دانید چند نفر بروشور شما را باز کردند یا چند نفر آن را مستقیماً به سطل زباله انداختند.
حالا تصور کنید که در عوض آن بروشور را در وب سایت خود داشتید. میتوانید دقیقاً تعداد افراد بازدید کننده از هاست را اندازهگیری کنید، و میتوانید اطلاعات تماس کسانی که آن را دانلود کردهاند با استفاده از فرمها جمعآوری کنید. نه تنها می توانید تعداد افرادی که با محتوای شما ارتباط دارند را اندازه گیری کنید، بلکه هنگام دانلود آن توسط افراد، لیدهای با کیفیت ایجاد می کنید.
اتریبیوشن مدلینگ(Attrribution modeling)
یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر همراه با ابزارها و فنآوریهای مناسب به شما این امکان را میدهد تا فروش خود را تا اولین نقطه تماس دیجیتالی مشتری با کسبوکار خود ردیابی کنید.
ما این را اتریبیوشن مدلینگ می نامیم که به شما امکان می دهد روندهایی را در مورد نحوه تحقیق و خرید افراد برای محصول خود شناسایی کنید و به شما کمک می کند تا تصمیمات آگاهانه تری در مورد اینکه کدام بخش از استراتژی بازاریابی شما مستحق توجه بیشتر است و چه بخش هایی از چرخه فروش شما نیاز به اصلاح دارد بگیرید.
پیدا کردن ارتباطات بین بازاریابی و فروش بسیار مهم است – طبق گفته شرکتهایی که فروش و بازاریابی هماهنگی دارند به نرخ رشد سالانه 20 درصدی دست مییابند، در مقابل شرکت هایی با هماهنگی ضعیف کاهش 4 درصدی درآمد را تجربه می کنند. اگر بتوانید روند مشتری خود را در چرخه خرید با استفاده از فناوریهای دیجیتال بهبود ببخشید، احتمالاً تأثیر مثبتی بر نتیجه کسبوکار شما خواهد داشت.
5. سازگاری و تغییر استراتژی بازاریابی دیجیتال آسانتر است.
کار زیادی برای توسعه یک استراتژی بازاریابی انجام می شود. به طور کلی، شما آن استراتژی را تا زمان تکمیل دنبال خواهید کرد، اجازه میدهید اثرگذار شود و سپس نتایج آن را قضاوت می کنید. با این حال، همیشه همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود. ممکن است در نیمه راه متوجه شوید که قسمتی از محاسبات اشتباه بوده است، یک فرض نادرست بوده است، یا مخاطبان آنطور که انتظار می رود واکنش نشان نداده اند. اینکه بتوانید استراتژی را در طول مسیر تغییر دهید یا تنظیم کنید بسیار سودمند است زیرا شما را از شروع مجدد کامل باز می دارد.
اینکه بتوانید استراتژی خود را به راحتی تغییر دهید، یک مزیت بزرگ بازاریابی دیجیتال است. تطبیق یک استراتژی بازاریابی دیجیتال بسیار ساده تر از سایر روش های سنتی بازاریابی مانند پست یا تبلیغات بیلبورد است. به عنوان مثال، اگر یک تبلیغ آنلاین مطابق انتظار ارائه نمی شود، می توانید به سرعت آن را تغییر دهید یا آن را متوقف کنید تا نتایج بهتری حاصل شود.
6. بازاریابی دیجیتال می تواند نرخ تبدیل شما و کیفیت لید های شما را بهبود بخشد.
همانطور که بازاریابی دیجیتال اندازه گیری تلاش های بازاریابی شما را ساده تر می کند، این باعث می شود افزایش نرخ تبدیل شما نیز ساده تر شود. توانایی اندازه گیری تاثیر هر تاکتیک به شما کمک می کند تا استراتژی های بهتری ایجاد کنید. اصلاح مداوم روش های خود نرخ تبدیل شما را بهبود می بخشد. سرمایه گذاری در بازاریابی آنلاین تضمین می کند که همه چیز برای بیشترین میزان تبدیل بهینه شده است.
علاوه بر این، همه لیدها ارزش یکسانی برای کسب و کار شما ندارند. دیجیتال مارکتینگ فرصتی را برای شما فراهم می کند تا مخاطبان خاص و باکیفیتی را هدف قرار دهید که احتمال بیشتری برای مشتری شدن دارند. اتصال کسب و کار شما با با ارزش ترین لید ها به طور مستقیم نرخ تبدیل شما را بهبود می بخشد.
7. می توانید در هر مرحله با بازاریابی دیجیتال مخاطبان را جذب کنید.
این ضروری است که هر چه زودتر مخاطب خود را جذب کنید. برقراری ارتباط در مرحله اول روند خریدار به هدایت مشتری کمک می کند. استفاده از دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را میدهد که از ابتدا تا انتها و در هر نقطهای بین آنها این کار را انجام دهید.
کانال های آنلاین به شما این امکان را می دهند که کل مسیر خرید مشتریان خود را دنبال کنید. درک و تجزیه و تحلیل نحوه حرکت و عملکرد مشتریان برای تبدیل لید مهم است. بازاریابی دیجیتال به شما این امکان را می دهد که آنها را از طریق این فرآیند ردیابی کنید. و حتی اگر در مراحل اولیه تبدیل نشوند، حداقل کمک میکند مطمئن شوید که با کسب و کار شما ارتباط برقرار کردهاند.
ابزارهای دیجیتال مارکتینگ چیست؟
- سئو بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)
- بازاریابی از طریق تولید محتوا
- بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی
- پرداخت به ازای کلیک (PPC)
- افیلیت مارکتینگ (affiliate markting) یا همکاری در فروش
- تبلیغات بومی
- اتوماسیون بازاریابی (ایجاد روند خودکار برای بازاریابی)
- بازاریابی ایمیلی
- روابط عمومی آنلاین
- بازاریابی درونگرا
- محتوای دارای اسپانسر
- بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)
- بازاریابی از طریق پیام فوری (Instant message)
در اینجا خلاصه ای از برخی از رایج ترین روش های بازاریابی دیجیتال و کانال های مرتبط با هر کدام آورده شده است.
1. بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)
یعنی فرآیند سئو یا بهینه سازی وب سایت شما برای رتبه بالاتر در نتایج موتورهای جستجو که باعث می شود میزان ترافیک ارگانیک (یا رایگان) دریافتی وب سایت شما افزایش یابد. کانال هایی که از خدمات سئو سود می برند شامل وب سایت ها، وبلاگ ها و اینفوگرافیک ها هستند.
اهمیت سئو برای کسب و کار بر هیچکس پوشیده نیست و راه های مختلفی برای اجرای سئو و در نتیجه ایجاد ترافیک مناسب برای وبسایت شما وجود دارد که شامل این موارد می شود:
- سئو داخلی (on page): این نوع سئو بر روی تمام محتوای قابل مشاهده در صفحه ی سایت تمرکز می کند. با تحقیق در مورد کلمات کلیدی و میزان جستجویشان و همینطور مفهومشان می توانید به سؤالات خوانندگان پاسخ دهید و در صفحات نتایج موتور جستجو (SERP) که این سؤالات ایجاد می کنند رتبه بالاتری کسب کنید.
- سئوی خارج از صفحه(off page): این نوع سئو بر روی تمام فعالیت های بهینه سازی که مربوط به صفحه سایت نیستند تمرکز می کند. سوالی که ممکن است به وجو آید این است که: “چه فعالیتی وجود دارد که مربوط به صفحه وب سایت نیست و می تواند بر رتبه آن تأثیر بگذارد؟” پاسخ لینک های ورودی است که به عنوان بک لینک نیز شناخته می شوند. تعداد پابلیشرهایی که به شما لینک می شوند و اعتبار نسبی آنها، در بالا رفتن رتبه شما برای کلمات کلیدی مورد نظرتان نقش دارند.. با ایجاد ارتباط با دیگر پابلیشرها، فرستادن پست در این وب سایت ها (و لینک کردن به وب سایت خود) و جلب توجه خارج از وبسایت خود، می توانید بک لینک های مورد نیاز برای ارتقای وب سایت خود را در تمام SERP های مناسب را به دست آورید.
- سئوی تکنیکال: این نوع سئو روی درون وب سایت شما و نحوه کدگذاری صفحات شما تمرکز دارد. فشردهسازی تصویر، دادههای ساختاریافته و بهینهسازی فایلهای CSS همگی اشکال سئوی فنی هستند که میتوانند سرعت بارگذاری وبسایت شما را افزایش دهندکه یک فاکتور مهم رتبهبندی از دید موتورهای جستجو مانند گوگل می باشد.
2. بازاریابی از طریق تولید محتوا (content marketing)
این اصطلاح یعنی ایجاد و ارتقای محتوا به منظور ایجاد آگاهی از برند، رشد ترافیک، ایجاد لید و جذب مشتریان..
روش های ارتباطی که می توانند در استراتژی بازاریابی محتوای شما نقش داشته باشند عبارتند از:
- پست های وبلاگ: نوشتن و انتشار مقالات در وبلاگ شرکت به شما کمک می کند تخصص خود را نشان دهید و ترافیک ارگانیک برای جستجوهای مربوط به کسب و کار خود ایجاد کنید. این در نهایت ببرای شما فرصت های بیشتری برای تبدیل بازدیدکنندگان وب سایت به لید و درنتیجه فروش ایجاد می کند.
- کتابهای الکترونیکی و اوراق سفید( whitepapers): کتابهای الکترونیکی، اوراق سفید و محتواهای مشابه به آموزش بیشتر بازدیدکنندگان وبسایت کمک میکنند. همچنین به شما امکان می دهد محتوا را با اطلاعات تماس بازدیدکننده مبادله کنید، برای شرکت خود لید ایجاد کنید و مردم را در طول مسیر خریدشان همراهی کنید.
- اینفوگرافیک: گاهی اوقات، خوانندگان از شما می خواهند که نشان دهید، نه اینکه تعریف کنید. اینفوگرافیک ها شکلی از محتوای بصری هستند که به بازدیدکنندگان وب سایت کمک می کند تا مفهومی که می خواهید آنها متوجه شوند را ببینند.
- محتوای صوتی یا تصویری: تلویزیون و رادیو کانال های محبوبی برای بازاریابی دیجیتال هستند. ایجاد محتوایی که می تواند به صورت آنلاین به عنوان یک ویدیو به اشتراک گذاشته شود یا توسط شنوندگان در رادیو شنیده شود، می تواند مخاطبان بالقوه شما را تا حد زیادی گسترش دهد.
3. بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی
این فرایند برند و محتوای شما را در رسانه های اجتماعی تبلیغ می کند و میزان آگاهی از آنهارا افزایش می دهد، ترافیک را بیشتر می کند و برای کسب و کار شما لید ایجاد می کند.
اگر در پلتفرم های اجتماعی تازه کار هستید، می توانید از ابزارهایی مانندHubSpot برای اتصال کانال هایی مانند LinkedIn و Facebook به صورت یکجا استفاده کنید. به این ترتیب، می توانید به راحتی ارسال محتوا را برای چندین کانال به طور همزمان برنامه ریزی کنید و همچنین تجزیه و تحلیل ها را از طریق این پلتفرم زیرنظر داشته باشید.
کانال هایی که می توانید در بازاریابی رسانه های اجتماعی استفاده کنید عبارتند از:
بسیاری از بازاریابان از پلتفرم رسانه های اجتماعی برای ایجاد یک کمپین وایرال استفاده می کنند. شراکت با یک سازنده محتوای محبوب یا شرکت در روندی که در حال حاضر با مخاطبان گسترده ای ارتباط برقرار کرده است، یک استراتژی بازاریابی وایرال است. هدف این است که چیزی قابل اشتراک بسازیم به این امید که به طور ارگانیک در رسانه اجتماعی پخش شود.
:: بیشتر مطالعه کنید »» تفاوت سئو و شبکه های اجتماعی ::
4. پرداخت به ازای کلیک (PPC)
PPC روشی است که با پرداخت هزینه به یک پابلیشر به ازای هر بار که روی تبلیغ شما کلیک می شود باعث هدایت ترافیک به وبسایت شما میشود. یکی از رایجترین انواع PPC، تبلیغات گوگل است که به شما امکان میدهد به رتبه های برتر در صفحات نتایج موتور جستجوی گوگل متناسب با ارزش لینکهایی که قرار میدهید، پرداخت انجام دهید. کانال های دیگری که می توانید از PPC استفاده کنید عبارتند از:
تبلیغات پولی در فیس بوک : در اینجا، کاربران می توانند برای سفارشی کردن یک ویدیو، عکس یا اسلایدشو، که فیس بوک در فیدهای خبری افراد مطابق با کسب و کارشان منتظر می کند، هزینه پرداخت کنند.
کمپینهای تبلیغاتی توییتر: در اینجا، کاربران میتوانند برای قرار دادن یک سری پست یا پروفایل بج(profil badge) در فیدهای خبری یک مخاطب خاص، پولی بپردازند که برای دستیابی به یک هدف خاص مرتبط با تجارت شما اختصاص داده شده است. این هدف می تواند ترافیک وب سایت، دنبال کنندگان بیشتر توییتر،فعالیت بیشتر توییتری یا حتی دانلود اپلیکیشن باشد.
پیامهای دارای اسپانسر در لینکدین: کاربران میتوانند برای ارسال مستقیم پیامها به کاربران خاص لینکدین بر اساس صنعت و پیشینهشان، پول بپردازند.
5. افیلیت مارکتینگ (affiliate markting) یا همکاری در فروش
این یک نوع تبلیغات مبتنی بر عملکرد است که در آن شما برای تبلیغ محصولات یا خدمات دیگران در وب سایت خود کمیسیون دریافت می کنید. کانال های افیلیت مارکتینگ عبارتند از:
- تبلیغات ویدیویی از طریق YouTube ارسال افیلیت لینک از طریق شبکه های اجتماعی شما.
- این بخشی از موج نسبتا جدید اینفلوئنسر مارکتینگ است.
ایجاد یک کمپین با استفاده از اینفلوئنسرها می تواند شکل بسیار موثری از افیلیت مارکتینگ باشد. پیدا کردن تولیدکنندگان محتوای مناسب می تواند کمپین دیجیتالی شما را به سطح بالاتری برساند.
6. تبلیغات بومی
تبلیغات بومی به تبلیغاتی اطلاق میشود که عمدتاً مبتنی بر محتوا هستند و در یک پلتفرم در کنار محتوای غیر پولی دیگر نمایش داده میشوند. پست های حمایت شده توسط BuzzFeed مثال خوبی هستند، اما بسیاری از مردم تبلیغات رسانه های اجتماعی را هم بومی می دانند – برای مثال تبلیغات فیس بوک و تبلیغات اینستاگرام.
7. اتوماسیون بازاریابی(ایجاد روند خودکار برای بازاریابی)
اتوماسیون بازاریابیبه نرم افزاری اطلاق می شود که عملیات اصلی بازاریابی شما را خودکار می کند. بسیاری از بخشهای بازاریابی میتوانند کارهای تکراری را که به صورت دستی انجام میدهید به شکل خودکار دربیاورند، مانند:
- خبرنامه های ایمیل: اتوماسیون ایمیل فقط به شما این امکان را نمی دهد که به طور خودکار برای مشترکین خود ایمیل ارسال کنید. همچنین میتواند به شما کمک کند تا لیست مخاطبین خود را در صورت نیاز کوچک کنید یا گسترش دهید تا خبرنامههای شما فقط به افرادی ارسال شود که میخواهند آنها را در صندوق ورودی خود ببینند.
- برنامه ریزی پست رسانه های اجتماعی: اگر می خواهید حضور سازمان خود را در یک شبکه اجتماعی افزایش دهید، باید به طور مکرر پست بگذارید. این باعث می شود روند ارسال به شکل منوئال کمی دشوار باشد. ابزارهای زمانبندی رسانههای اجتماعی محتوای شما را برای شما به کانالهای رسانههای اجتماعی شما هدایت میکنند، بنابراین میتوانید زمان بیشتری را صرف تمرکز بر استراتژی تولید محتوا کنید.
- کارهای منجر به ایجاد لید: ساختن لید و تبدیل آنها به مشتریان میتواند فرآیندی طولانی باشد. شما میتوانید این فرآیند را با ارسال ایمیلها و محتوای خاص مربوط به لید در زمان مناسب به شکل اتومات دربیاورید ، مانند زمانی که یک کتاب الکترونیکی را دانلود و باز میکنند.
- ردیابی و گزارش کمپین: کمپین های بازاریابی می تواند شامل تعداد زیادی از افراد مختلف، ایمیل ها، محتوا، صفحات وب، تماس های تلفنی و موارد دیگر باشد. اتوماسیون بازاریابی میتواند به شما کمک کند هر چیزی را که روی آن کار میکنید بر اساس نتایجی که کمپین ها ارائه میکنند مرتب کنید، و سپس عملکرد آن کمپین را بر اساس پیشرفت همه این اجزا در طول زمان پیگیری کنید.
8. بازاریابی ایمیلی
شرکت ها از بازاریابی ایمیلی به عنوان راهی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده می کنند. ایمیل اغلب برای تبلیغ محتوا، تخفیف ها و رویدادها و همچنین هدایت افراد به سمت وب سایت استفاده می شود. انواع ایمیل هایی که ممکن است در کمپین بازاریابی ایمیلی ارسال کنید عبارتند از:
- خبرنامه های اشتراک وبلاگ.
- ایمیل های پیگیری به بازدیدکنندگان وب سایت که چیزی دانلود کرده اند.
- ایمیل های خوش آمدگویی مشتری
- تبلیغات تعطیلات برای اعضای وفادار
- نکات یا ایمیل های سریالی مشابه طبق نیازهای مشتری.
9. روابط عمومی آنلاین
روابط عمومی آنلاین، عملی است برای تضمین بازار آنلاین به دست آمده از طریق نشریات دیجیتال، وبلاگ ها و سایر وب سایت های مبتنی بر محتوا. این بسیار شبیه روابط عمومی سنتی است، اما در فضای آنلاین. کانال هایی که می توانید برای به حداکثر رساندن روابط عمومی خود استفاده کنید عبارتند از:
- ارتباط با خبرنگاران از طریق رسانه های اجتماعی: به عنوان مثال، گفتگو با خبرنگاران در توییتر، راهی عالی برای ایجاد ارتباط با مطبوعات است که فرصت های رسانه ای برای شرکت شما ایجاد می کند.
- نقد و بررسی های جذاب آنلاین در مورد شرکت شما: وقتی شخصی شرکت شما را به صورت آنلاین بررسی می کند، خواه آن بررسی خوب یا بد باشد، غریزه شما ممکن است این باشد که آن را نگاه نکنید.اما در طرف مقابل آنها شما کمک میکند برند خود را بیشتر مطابق به خواسته های انسانی کنید و پیامهای قدرتمندی ارائه دهید که از شهرت شما محافظت میکند.
- نظرات جذاب در وب سایت یا وبلاگ شخصی شما: مانند روشی که شما به بررسی های شرکت خود پاسخ می دهید، پاسخ دادن به افرادی که محتوای شما را می خوانند بهترین راه برای ایجاد گفتگوی سازنده در اطراف صنعت شما است.
10. بازاریابی درونگرا(Inbound marketing)
بازاریابی درونگرا به روشی اشاره دارد که در آن شما مشتریان را در هر مرحله از روند خرید جذب ، درگیر و خوشحال می کنید. شما می توانید در طول یک استراتژی بازاریابی درونگرا از هر تاکتیک بازاریابی دیجیتالی که در بالا ذکر شده است، ، برای ایجاد تجربه ای متناسب با خواسته های کاربر و نه بر ضد او استفاده کنید. در اینجا چند نمونه کلاسیک از بازاریابی درونگرا در مقابل بازاریابی سنتی آورده شده است:
- وبلاگ نویسی در مقابل تبلیغات پاپ آپ
- بازاریابی ویدئویی در مقابل تبلیغات تجاری
- لیست مخاطبین ایمیل در مقابل ایمیل های اسپم
11. محتوای دارای اسپانسر (ریپورتاژ آگهی)
با محتوای دارای اسپانسر ، شما بهعنوان یک برند به شرکت یا نهاد دیگری پول میدهید تا محتوایی را ایجاد و تبلیغ کند که به نوعی درباره برند یا خدمات شما بحث میکند.
یکی از انواع محبوب این محتوا، اینفلوئنسر مارکتینگ است که در آن یک برند از یک شرکت تأثیرگذار در صنعت خود حمایت میکند تا پستها یا ویدیوهای مرتبط با شرکت را در رسانههای اجتماعی منتشر کند.
نوع دیگری از محتوای حمایت شده می تواند یک پست وبلاگ یا مقاله باشد که برای تاکید کردن روی یک موضوع، خدمات یا نام تجاری نوشته شده است.
12. بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)
هنگامی که یک لید بالقوه در حال جستجوی محصول یا کسب و کاری است که به محصول شما مرتبط است، این یک فرصت عالی برای پیشرفت است. تبلیغات پولی و سئو دو استراتژی عالی برای ارتقای کسب و کار شما در زمینه سرمایه گذاری روی لیدهای آینده هستند. بازاریابی موتورهای جستجو از طریق قرار دادن تبلیغات پولی در آنها راه دیگری برای افزایش ترافیک وب سایت است. دو سرویس محبوب SEM عبارتند از Bing Ads وGoogle Ads این تبلیغات پولی بهطور یکپارچه در بالای صفحات نتایج موتور جستجو قرار میگیرند و دید فوری را به شما میدهند. این نیز نمونه ای از تبلیغات بومی موثر است .
13. بازاریابی پیام فوری(Instant Message)
بازاریابی محصولات خود از طریق پلتفرمهای پیامرسان راهی سریع برای دستیابی به لیدهای بالقوه است، حتی برای کسانی که شماره تلفن همراه خود را ارائه نکردهاند. این یک راه ساده است تا مخاطبان خود را از فلش سل(Flash sale) ، محصولات جدید یا به روز رسانی سفارشات خود مطلع کنید. اگر مشتریان شما سؤالی دارند یا به اطلاعات بیشتری نیاز دارند، این نیز راهی مناسب برای اتصال آنها به خدمات مشتری است. میتوانید پیامها را مستقیماً از طریق پیامک یا از طریق پلتفرمهایی مانند Facebook Messenger یا WhatsApp ارسال کنید.
یک بازاریاب دیجیتال چه می کند؟
بازاریابان الکترونیکی، بازاریابان دیجیتالی یا دیجیتال مارکترها مسئول جلب توجه مردم و آگاه کردن آنها از برند هستند. آنها همچنین از طریق تمام کانالهای دیجیتالی – اعم از رایگان و پولی – که در اختیار شرکت هستند ایجاد لید می کنند. این کانال ها شامل رسانه های اجتماعی، وب سایت و رتبهی آن در موتورهای جستجو، ایمیل، نمایش تبلیغات و وبلاگ شرکت می باشد.
بازاریابهای دیجیتال یا آنلاین معمولاً روی یک شاخص عملکرد کلیدی (KPI) برای هرکدام از این کانالها تمرکز می کنند تا بتوانند عملکرد شرکت را در هر کدام به درستی اندازه گیری کنند. برای مثال شخصی که مسئول سئو است میزان ترافیک ارگانیک سایت را اندازه گیری می کند. در شرکتهای کوچک، یک متخصص عمومی ممکن است همزمان در راس بسیاری از تاکتیکهای بازاریابی دیجیتالی که بالاتر گفته شد باشد. در موسسات بزرگتر این تاکتیکها چند متخصص دارند که هر کدام بر روی یک یا دو شاخه از شبکه های آنلاین تمرکز می کنند.
موارد زیر مثالهایی از این متخصصان هستند::
مدیر سئو
وظیفه اصلی: ترافیک ارگانیک
به طور خلاصه، مدیران سئو کسب و کار را در رتبه بندی گوگل قرار میدهند. این شخص با استفاده از تکنیکهای مختلف سئو مستقیماً با سازندگان محتوا کار می کند تا مطمئن شود محتوایی که تولید میکند در گوگل عملکرد خوبی دارد – حتی اگر شرکت این محتوا را در رسانههای اجتماعی نیز پست کند.
کارشناس بازاریابی محتوا (Content Marketing)
وظایف اصلی: زمان حضور مخاطب در سایت، ترافیک کلی بلاگ، مشترکین کانال یوتیوب
متخصصان بازاریابی محتوا، تولیدکنندگان محتوای دیجیتال هستند. آنها اغلب تقویم وبلاگ نویسی شرکت را پیگیری می کنند و استراتژی تولید محتوا را ارائه میدهند که شامل ویدیو نیز میشود. این متخصصان اغلب با افراد در بخشهای دیگر کار میکنند تا اطمینان حاصل کنند که محصولات و کمپینهایی که کسبوکار راهاندازی میکند با محتوای تبلیغاتی در تمام کانالهای دیجیتال پشتیبانی میشود.
مدیر شبکههای اجتماعی
وظایف اصلی: دنبال کنندگان، مشاهدات(Impressions) و اشتراک گذاری ها
نقش مدیر شبکههای اجتماعی را به راحتی می توان از اسم آن متوجه شد، اما اینکه کدام شبکههای اجتماعی را برای شرکت مدیریت میکند به نوع صنعت مورد نظر بستگی دارد. مهم ترین کار مدیران رسانههای اجتماعی تنظیم یک برنامه زمانبندی پست برای محتوای نوشتاری و تصویری شرکت است. این شخص همچنین ممکن است با متخصص بازاریابی محتوا همکاری کند تا یک استراتژی برای پست کردن محتوا در هر یک از شبکه اجتماعی ایجاد کند.
توجه: بر اساس وظایف توضیح داده شده، “impressions” به تعداد دفعاتی که پست های یک کسب و کار در فید یک کاربر ظاهر می شود، اشاره دارد.
هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی
وظایف اصلی: میزان باز شدن ایمیل توسط مخاطب، میزان کلیک های کمپین، میزان تولید لید (تبدیل)
هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی به انتخاب و مدیریت نرم افزاری کمک می کند که به کل تیم بازاریابی اجازه میدهد رفتار مشتریان خود را درک کرده و رشد کسب و کار خود را اندازه گیری کند. از آنجایی که بسیاری از عملیات بازاریابی که در بالا توضیح داده شد ممکن است جدا از یکدیگر اجرا شوند، مهم است که شخصی وجود داشته باشد که بتواند این فعالیتهای دیجیتال را در کمپینهای جداگانه گروهبندی کند و عملکرد هر کمپین را ردیابی کند.
بازاریابی درونگرا(Inbound) در مقابل بازاریابی دیجیتال: کدام یک؟
بازاریابی درونگرا روشی است که از بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ برای جذب، تعامل و خوشحالی مشتریان آنلاین استفاده می کند. از سوی دیگر، دیجیتال مارکتینگ صرفاً یک اصطلاح کلی برای توصیف تاکتیکهای بازاریابی آنلاین از هر نوعی است، صرف نظر از اینکه آنها درونگرا یا برونگرا در نظر گرفته میشوند.
بازاریابی دیجیتال اغلب با بازاریابی درونگرا مقایسه می شود، اما تفاوتی بین روشهای درونگرا و برونگرا قائل نمی شود. این یک اصطلاح کلی برای تمام بازاریابیهایی است که شامل ارتباطات دیجیتالی می شود، در حالی که بازاریابی درونگرا بیشتر یک استراتژی است.
هدف تاکتیکهای دیجیتال برونگرا ارائه یک پیام تبلیغی به حداکثر افراد ممکن در فضای آنلاین است – صرف نظر از اینکه مرتبط باشد یا مورد استقبال قرار گیرد. به عنوان مثال، تبلیغات بنری پر زرق و برقی که در بالای بسیاری از وب سایتها مشاهده می کنید، سعی می کنند یک محصول یا تبلیغ را به افرادی که لزوماًهم آماده دریافت آن نیستند، نشان دهند.
از سوی دیگر، بازاریابانی که از تاکتیکهای درونگرا استفاده میکنند، از محتوای آنلاین برای جذب مشتریان هدف خود با استفاده از مطالب مفید برای آنها، استفاده میکنند. یکی از سادهترین و در عین حال قدرتمندترین امکانات بازاریابی درونگرا، بلاگ است که به وبسایت شما اجازه میدهد تا از عباراتی که مشتریان ایدهآل شما جستجو میکنند، استفاده کند.
آیا بازاریابی دیجیتال برای همه مشاغل مفید است؟
بازاریابی دیجیتال یا بازاریابی الکترونیکی میتواند برای هر کسب و کاری در هر صنعتی مفید باشد. صرف نظر از آنچه شرکت شما می فروشد، بازاریابی دیجیتال یک الگوی شخصیتی از خریداران طراحی میکند تا نیازهای آنها را تشخصیص دهید و مطابق آن تولید محتوا کنید. با این حال، این بدان معنا نیست که همه مشاغل باید یک استراتژی بازاریابی دیجیتال را به یک روش اجرا کنند.
بازاریابی دیجیتال (ارتباط بیزینس با بیزینس)
اگر شرکت شما B2B است(یعنی مخاطبتان یک شرکت تجاری دیگر است)، تلاشهای بازاریابی دیجیتال شما احتمالاً حول محور تولید آنلاین لید متمرکز میشود و هدف نهایی این است که با یک فروشنده صحبت کنید. به همین دلیل، نقش استراتژی بازاریابی شما جذب و تبدیل باکیفیت ترین لیدها برای فروشندگان شما از طریق وب سایت و کانال های دیجیتالی است.
فراتر از وبسایت خود، احتمالاً تصمیم میگیرید تلاشهای خود را بر روی کانالهای متمرکز بر کسبوکار مانند LinkedIn متمرکز کنید، جایی که جمعیت مخاطبان مورد نظر شما زمان آنلاین خود رامیگذراند.
بازاریابی دیجیتال (ارتباط بیزینس با خریدار)
اگر شرکت شما B2Cاست(یعنی مستقیما با خریدار ارتباط دارید)، بسته به قیمت محصولات شما، احتمالاً هدف دیجیتال مارکتینگ شما جذب افراد به وبسایت و تبدیل آنها به مشتری بدون نیاز به صحبت مستقیم فروشنده با آنها است.
به همین دلیل، احتمالاً کمتر بر روی لید به معنای سنتی آن تمرکز میکنید و بیشتر بر روی ایجاد فرایند سریع برای خریدار تمرکز میکنید. از لحظهای که شخصی وارد وبسایت شما میشود تا لحظهای که خرید میکند. این اغلب به این معنی است که ویژگیهای محصول شما در محتوای شما در قیف بازاریابی بالاتر از یک تجارت B2B است و ممکن است لازم باشد از CTA(Call To Action) قویتری استفاده کنید.
برای شرکتهای B2C، کانالهایی مانند اینستاگرام و پینترست اغلب میتوانند ارزشمندتر از پلتفرمهای متمرکز بر تجارت مانند لینکدین باشند.
چه نوع محتوای دیجیتالی باید ایجاد کنیم؟
نوع تولید محتوایی که ایجاد میکنید به نیازهای مخاطبان شما در مراحل مختلف روند خرید بستگی دارد. شما باید ابتدا پرسونای خریدارتان را طراحی کنید تا مشخص کنید که اهداف و چالش های مخاطبانتان در رابطه با کسب و کار شما چیست. محتوای آنلاین شما باید به آنها کمک کند تا به این اهداف برسند و بر چالش های خود غلبه کنند.
سپس، باید به این فکر کنید که در چه مرحله ای از روند خرید هستند و چه زمانی آماده استفاده از این محتوا هستند،. ما این را نقشه تولید محتوا (Content Mapping) یا نقشه کشی محتوا می نامیم.
در کانتنت مپینگ، ایده اصلی هدف قرار دادن محتوا بر اساس موارد زیر است:
- ویژگی های شخصی که آن را مصرف می کند (این جایی است که پرسونای خریدار اهمیت پیدا می کند.)
- شخص چقدر به خرید نزدیک است
از نظر قالب محتوا، چیزهای مختلفی برای امتحان کردن وجود دارد. در اینجا چند گزینه وجود دارد که توصیه می کنیم در هر مرحله از روند خریدار استفاده کنید:
مرحله آگاهی
- پست های وبلاگ: برای افزایش ترافیک ارگانیک شما عالی است. البته در صورتی که با یک سئوی قوی و استراتژی برای کلمات کلیدی همراه باشد.
- اینفوگرافیک: که به راحتی قابل اشتراکگذاری است، وقتی دیگران محتوای شما را به اشتراک میگذارند، شانس شما را برای دیده شدن در رسانههای اجتماعی افزایش میدهند.
- ویدیوهای کوتاه: هم بسیار قابل اشتراکگذاری هستند و میتوانند در پلتفرمهایی مانند YouTube، مخاطبان را به سمت برند شما هدایت کنند.
مرحله بررسی
- کتابهای الکترونیکی: ای-بوکها برای تولید لید عالی هستند زیرا عموماً جامعتر از پست وبلاگ یا اینفوگرافیک هستند، به این معنی که احتمال بیشتری وجود دارد که کسی اطلاعات تماس خود را برای دریافت آن مبادله کند.
- گزارش های تحقیقاتی: این مورد هم یک محتوای با ارزش بالا است که برای ایجاد لید عالی است. گزارشهای تحقیقاتی و دادههای جدید در مورد صنعت شما میتوانند برای مرحله آگاهی کارساز باشند، زیرا اغلب توسط رسانهها یا مطبوعات مربوطه انتخاب میشوند.
- وبینارها: از آنجایی که وبینارها شکلی دقیقتر و تعاملی از محتوای ویدیویی هستند، برای مرحله بررسی بسیار موثر هستند زیرا محتوای جامع تری نسبت به یک پست وبلاگ یا ویدیوی کوتاه ارائه می دهند.
مرحله تصمیم گیری
- مطالعات موردی: داشتن موارد فروش قبلی با جزئیات دقیق در وب سایت شما میتواند شکل موثری از محتوا برای کسانی باشد که آماده تصمیم گیری برای خرید هستند، زیرا کمک میکند تا بر تصمیم آنها تأثیر مثبتی داشته باشید.
- تستیمونیال یا توضیحات کوتاه: اگر مطالعات موردی برای کسب و کار شما مناسب نیست، داشتن توضیحات کوتاه در اطراف وب سایت شما جایگزین خوبی است. برای برندهای B2C، کمی بیشتر به توصیفات فکر کنید. اگر یک برند لباس هستید، ممکن است به شکل عکسهایی توجه کنید که نشان میدهد دیگران چگونه یک پیراهن یا لباس را طراحی کردهاند، و این می تواند برگرفته از یک هشتگ معروف باشد که مردم به اشتراک می گذارند.
چگونه دیجیتال مارکتینگ انجام دهیم
- اهداف خود را مشخص کنید.
- مخاطب هدف خود را شناسایی کنید
- برای هر کانال دیجیتال بودجه تعیین کنید
- تعادل خوبی بین استراتژی های دیجیتال پولی و رایگان ایجاد کنید
- محتوای جذاب ایجاد کنید
- محتوای دیجیتال خود را برای موبایل بهینه کنید
- در مورد کلمات کلیدی تحقیق کنید
- بر اساس تجزیه و تحلیل و اندازه گیریها بازنشر کنید
اهداف خود را مشخص کنید.
هنگامی که برای اولین بار بازاریابی دیجیتال(دیجیتال مارکتینگ) را شروع میکنید، بسیار مهم است که با شناسایی و تعریف اهداف خود شروع کنید، زیرا بسته به آن اهداف، استراتژی ممکن است متفاوت باشد. به عنوان مثال، اگر هدف شما افزایش آگاهی از برند است، احتمالا توجه بیشتری به مخاطبان در رسانه های اجتماعی خواهید داشت.
از طرف دیگر، شاید بخواهید فروش یک محصول خاص را افزایش دهید – اگر اینطور است، مهمتر است که روی سئو و بهینه سازی محتوا تمرکز کنید تا در وهله اول خریداران بالقوه را به وب سایت خود جذب کنید. علاوه بر این، اگر هدف شما فروش است، ممکن است کمپینهای تبلیغات پولی(PPC) را برای هدایت ترافیک آزمایش کنید.
در هر صورت، پس از تعیین بزرگترین اهداف شرکت، شکل دادن به یک استراتژی بازاریابی دیجیتال ساده تر می شود.
مخاطبان هدف خود را شناسایی کنید.
ما قبلاً به این موضوع اشاره کردهایم، اما یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال مارکتینگ، فرصت هدف قرار دادن مخاطبان خاص است – با این حال، اگر ابتدا مخاطبان هدف خود را شناسایی نکرده باشید، نمیتوانید از این مزیت استفاده کنید.
البته، مهم است که توجه داشته باشید، مخاطبان هدف شما ممکن است بسته به کانال یا اهدافی که برای یک محصول یا کمپین خاص دارید متفاوت باشد.
به عنوان مثال، شاید متوجه شده باشید که بیشتر مخاطبان اینستاگرام شما جوانتر هستند و میمهای خندهدار و ویدیوهای سریع را ترجیح میدهند – اما مخاطبان لینکدین شما افراد حرفهای مسنتری هستند که به دنبال توصیههای فنی بیشتری هستند. شما باید محتوای خود را طوری تغییر دهید که برای این مخاطبان هدف متفاوت جذاب باشد.
برای هر کانال دیجیتال بودجه تعیین کنید
بودجهای که تعیین می کنید به عناصر بازاریابی دیجیتال بستگی دارد که می خواهید به استراتژی خود اضافه کنید.
اگر روی تکنیکهای ورودی مانند سئو، رسانههای اجتماعی و تولید محتوا برای یک وبسایت تمرکز میکنید، خبر خوب این است که اصلاً به بودجه زیادی نیاز ندارید. در بازاریابی درونگرا، تمرکز اصلی بر ایجاد محتوای با کیفیت بالا است که مخاطبان شما مایل به استفاده از آن باشند، و اگر قصد دارید بر روی منابع خارج از موارد ذکر شده تمرکز کنید، تنها سرمایهای که نیاز دارید زمان شما است.
می توانید با استفاده از CMS شروع به کار کنید. برای کسانی که بودجه کمی دارند، می توانید با استفاده از ورد پرس در هاست WP Engine، تمهای ساده در StudioPress، و ساختن سایت بدون کد با استفاده ازElementor Website Builder شروع کنید.
استفاده از تکنیکهای خارجی مانند تبلیغات آنلاین و خرید لیست ایمیل، طبیعتا مقداری هزینه دارد. میزان هزینه به این بستگی دارد که می خواهید چه نتیجه ای از تبلیغات داشته باشید.
به عنوان مثال، برای پیاده سازی PPC با استفاده از Google AdWords، با شرکتهای دیگر در صنعت خود رقابت می کنید تا در بالای نتایج جستجوی گوگل ظاهر شوید. بسته به میزان رقابتی بودن کلمه کلیدی، این می تواند مقرون به صرفه یا بسیار گران باشد، به همین دلیل است که فکر خوبی است که همیشه روی ترافیک ارگانیک خود نیز تمرکز کنید.
بین استراتژی های دیجیتال پولی و رایگان تعادل ایجاد کنید
یک استراتژی بازاریابی دیجیتال احتمالاً به جنبه های پولی و رایگان نیاز دارد تا واقعاً مؤثر باشد.
به عنوان مثال، اگر برای شناسایی نیازهای مخاطبان خود برای ساختن پرسونا وقت صرف کنید، و بر ایجاد محتوای آنلاین با کیفیت برای جذب و تبدیل آنها تمرکز کنید، احتمالاً در شش ماه اول با حداقل هزینه برای تبلیغات، نتایج قوی خواهید دید.
با این حال، اگر تبلیغات پولی بخشی از استراتژی دیجیتال شما باشد، ممکن است نتایج حتی سریعتر به دست بیاید.
در نهایت، توصیه میشود برای موفقیت طولانی مدت و پایدار، روی ایجاد دسترسی ارگانیک ( و رایگان) با استفاده از محتوا، سئو و رسانههای اجتماعی تمرکز کنید.
هنگامی که شک دارید، هر دو را امتحان کنید و روند خود را تکرار کنید تا بدانید کدام کانال – پولی یا رایگان – بهترین عملکرد را برای برند شما دارد.
5.محتوای جذاب ایجاد کنید
هنگامی که مخاطبان خود را شناختید و بودجه لازم را در اختیار داشتید، زمان آن است که برای کانالهای مختلفی که قرار است استفاده کنید، محتوا تولید کنید. این محتوا می تواند پست های رسانه های اجتماعی، پست های وبلاگ، تبلیغات PPC، محتوای اسپانسر، خبرنامه های ایمیلی و موارد دیگر باشد.
البته هر محتوایی که ایجاد می کنید باید برای مخاطبانتان جذاب و گیرا باشد زیرا هدف محتوای بازاریابی افزایش آگاهی از برند و بهبود تولید لید است.
محتوای دیجیتال خود را برای موبایل بهینه کنید
یکی دیگر از اجزای کلیدی بازاریابی دیجیتال، بازاریابی موبایلی است. در واقع، گوشیهای هوشمند به طور کلی 69 درصد از زمان صرف شده در دنیای دیجیتال در ایالات متحده را تشکیل می دهد، در حالی که استفاده از رسانه های دیجیتال مبتنی بر دسکتاپ کمتر از نیمی از این آمار را تشکیل می دهد – و ایالات متحده هنوز بزرگ ترین مصرف کنندهی تلفن همراه در مقایسه با سایر کشورها نیست.
این بدان معناست که بهینه سازی تبلیغات دیجیتال، صفحات وب، تصاویر رسانه های اجتماعی و سایر داراییهای دیجیتال برای دستگاه های تلفن همراه ضروری است. اگر شرکت شما یک اپلیکیشن موبایل دارد که به کاربران امکان می دهد با برند شما ارتباط بگیرند یا محصولات شما را خریداری کنند، برنامه شما نیز زیرپوشش بازاریابی دیجیتال قرار می گیرد.
کسانی که به صورت آنلاین با شرکت شما از طریق دستگاه های تلفن همراه ارتباط دارند، باید همان تجربه مثبتی را داشته باشند که روی دسکتاپ دارند. این به معنای طراحی وب سایت سازگار با موبایل یا طراحی سایت ریسپانسیو است. همچنین ممکن است به معنای کاهش زمان تولید لید باشد. و همینطور خلق تجربهای بدون دردسر برای آنها. در مورد تصاویر رسانههای اجتماعی خود، مهم است که همیشه کاربران تلفن همراه را در نظر داشته باشید، زیرا ابعاد تصویر در موبایل کوچکتر است و می تواند متن را به هم بزند.
راههای زیادی وجود دارد که میتوانید بازاریابی دیجیتال خود را برای کاربران موبایل بهینه کنید، و هنگام اجرای هر استراتژی بسیار مهم است که به دستگاههای تلفن همراه توجه کنید. با اطمینان از این موضوع شما برای کاربران تجربه ای خلق می کنید که در تهایت باعث رسیدن به نتایج دلخواهتان خواهد شد.
در مورد کلمات کلیدی تحقیق کنید
در بازاریابی دیجیتال مهمترین مساله دستیابی به مخاطبان هدف از طریق محتوای شخصی سازی شده است و این بدون تحقیق دقیق در مورد کلمات کلیدی امکان پذیر نیست.
تحقیق بر روی کلمات کلیدی برای سایت باید بر اساس استراتژی های سئو و محتوای شما باشید و این مساله بسیار مهم است. علاوه بر این، تحقیق کلمات کلیدی در رسانههای اجتماعی می تواند برای بازاریابی محصولات یا خدمات شما مفید باشد.
حتی اگر یک استراتژیست سئو تمام وقت نداشته باشید، باز هم میتوانید در این مورد تحقیق کنید. سعی کنید لیستی از کلمات کلیدی با عملکرد بالا که به محصولات یا خدمات شما مربوط می شود ایجاد کنید و برای ایجاد شانس بیشتر، کلمات کلیدی طولانی را در نظر بگیرید.
بر اساس تجزیه و تحلیل و اندازه گیریها بازنشر کنید
در نهایت، برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر برای درازمدت، بسیار مهم است که تیم شما یاد بگیرد که چگونه بر اساس تجزیه و تحلیل حرکت کند.
به عنوان مثال، شاید بعد از چند ماه متوجه شوید که مخاطبان شما دیگر به محتوای شما در اینستاگرام علاقه ندارند – اما توییتر شما را دوست دارند . مطمئنا، این ممکن است فرصتی برای بررسی مجدد استراتژی اصلی اینستاگرام شما باشد، اما همچنین ممکن است نشانهای باشد که مخاطبان شما کانال متفاوتی را ترجیح می دهند.
از طرف دیگر، شاید متوجه شوید که یک صفحه وب قدیمیتر ترافیکی را که قبلاً داشت دریافت نمیکند. ممکن است بهروزرسانی صفحه یا حذف آن را در نظر بگیرید تا مطمئن شوید بازدیدکنندگان جدیدترین و مرتبطترین محتوا را برای نیازهای خود پیدا میکنند.
بازاریابی دیجیتال فرصتهای بسیاری را برای رشد مستمر به کسبوکارها ارائه میکند – اما این به شما بستگی دارد که از آنها بهره ببرید.
خب حالا آماده ایم که دیجیتال مارکتینگ را شروع کنیم.
اگر در حال حاضر بازاریابی دیجیتال انجام میدهید، احتمالاً در حال حاضر حداقل به بخشی از مخاطبان خود به صورت آنلاین دسترسی دارید. و مطمئنا می توانید به پیشرفت بخشهایی از استراتژی خود فکر کنید.
در مرحله بعد، به چند نمونه از بازاریابی دیجیتال نگاه می کنیم که مطمئناً الهام بخش شما خواهد بود.
نمونه های بازاریابی دیجیتال
- کمپین Lego’s Rebuild the World
- کمپین Dove’s Real Beauty
- چالش #In the Morning جنیفر لوپز
- کمپین #LikeAgirl always
1. کمپین Lego’s Rebuild the World

این یک نمونه عالی از کمپین بازاریابی دیجیتال است زیرا در مورد برند صحبت میکند. در این کمپین، لگو با موضع گیری در مورد مسائل مهم جهانی با مخاطبان خود ارتباط برقرار می کند می کند.
در عصر حاضر، بحث در مورد مسائل جهانی و نشان دادن همسویی با مشتریان خود از این طریق برای شرکتها اهمیت فزایندهای پیدا کرده است. بازی اصلی این کمپین کمک به اشتراک گذاری داستان و پیام برند است.
با توجه به اینکه 89 درصد از مشتریان از برندهایی خرید میکنند که با ارزشهای آنها منطبق است، این حرکت جالبی از طرف یک برند اسباب بازی بود.
2. کمپین سلفی معکوس Dove’s

در حالی که همچنان در حال یادگیری نحوه تأثیر رسانههای اجتماعی بر کودکان، به ویژه دختران جوان هستیم ، Dove تصمیم گرفت پیامی در این مورد منتشر کند. کمپین سلفی معکوس مراحلی را نشان می دهد که یک دختر نوجوان برای آماده شدن برای سلفی و فتوشاپ تصویر انجام میدهد. هدف آنها افزایش آگاهی در مورد این موضوع بود که چگونه رسانههای اجتماعی می توانند بر اعتماد به نفس تأثیر منفی بگذارند.
این یک مثال عالی است که وقتی مخاطب خود را از نزدیک بشناسید، محتوای بازاریابی میتواند به چه شکلی باشد. داو با شناخت مخاطبان خود که زنان واقعی که بسیاری از آنها والدین بودند، توانست پیامدهای نادیده گرفته شده رسانه های اجتماعی را نشان دهد.
3. چالش #In the morning جنیفر لوپز

در این کمپین ، جنیفر لوپز برای تبلیغ آهنگ جدید خود یک چالش رقص ایجاد کرد. با این چالش، طرفداران همان رقص را با لباس خواب و لباس های شیک انجام میدادند.
این یک کمپین موفق رسانههای اجتماعی بود زیرا این ویدیو بیش از 13 میلیون بازدید و بیش از 5000 پست داشت.
استفاده از رسانههای اجتماعی یک راه عالی برای جذب مخاطب و ترغیب تک تک آنها به مشارکت با برند شما است.
4. کمپین #DayoftheGirl Always

این یک کمپین دیجیتالی دیگر است که بر بازاریابی احساسی تمرکز دارد. با این کمپین، شرکت Always از کارمندان خود پرسید که چه راهنماییهایی به دختران میدهند. زنان دیدگاه های ارزشمند خود را به گونهای ارائه کردند که هدف آن الهام بخشیدن به همه برای روز جهانی دختر بود، تعطیلی بین المللی که هر ساله در ماه اکتبر برگزار میشود.
این کمپینی نیست که در آن از محصول نام برده شود، اما موضوع این نیست. هدف این کمپین دیجیتال الهام بخشیدن به مخاطبانش بود. با این پیام، آنها میتوانند حتی به افراد بیشتری دسترسی پیدا کنند، آگاهی از برند را افزایش دهند و به مخاطبان خود نشان دهند که برند، با ارزشهای آنها همسو است.
بازاریابی دیجیتال را در استراتژی خود ادغام کنید
بین این موضوع که دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی سنتی برای من بهتر است گیر نکنید، از هر فرصتی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود، تبدیل لید یا جذب مشتری استفاده کنید، دیجیتال مارکتینگ فرصتهای بسیاری را برای دسترسی به این اهداف فراهم می کند و کانالهای متنوعی را در اختیارتان می گذارد. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، وبسایتها، پیامهای متنی یا هر رسانه آنلاین، راهی ارزشمند برای تبلیغ کسبوکار، خدمات یا محصول شماست.
مقالات مرتبط:

اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟

افیلیت مارکتینگ یا همکاری در فروش چیست؟

سلام ممنون بابت مقاله کامل و ارزندتون بسیار مفید بود برام. جسارتا من یه تحقیق در مورد دیجیتال مارکتینگ برای دانشگاه دارم، آیا میتونم از این مطالب شما استفاده کنم؟
با سلام ممنون از نظرتون، با ذکر منبع هیچ مشکی ندارد. موفق باشید